در یک دوره كوتاه مدت سپرده بانكي داراي سود بيشتري نسبت به بيمهنامه عمر و سرمايهگذاري باشد اما قطعا در يك دوره بلندمدت مزاياي بيمههاي عمر به مراتب بيشتر است. ضمن آنكه سپردههاي بانكي ابزاري براي جذب نقدينگي و وجوه در دست مردم است كه نسبتا رقم قابل توجهي است اما بيمههاي عمر با پرداخت اقساط خريداري ميشود كه با سپردن آن اقساط در بانكها سود قابل ملاظهاي پرداخت نميشود.
در یک دوره كوتاه مدت سپرده بانكي داراي سود بيشتري نسبت به بيمهنامه عمر و سرمايهگذاري باشد اما قطعا در يك دوره بلندمدت مزاياي بيمههاي عمر به مراتب بيشتر است. ضمن آنكه سپردههاي بانكي ابزاري براي جذب نقدينگي و وجوه در دست مردم است كه نسبتا رقم قابل توجهي است اما بيمههاي عمر با پرداخت اقساط خريداري ميشود كه با سپردن آن اقساط در بانكها سود قابل ملاظهاي پرداخت نميشود.
همچنين مهمتر از همه اين نكات اينكه، در بيمههاي عمر و سرمايهگذاري تمام خطراتي كه بيمهگذار را تهديد ميكند تحت پوشش قراردارد و تمام آسيبهاي پس از آن براي خانواده بيمهگذار توسط بيمه جبران ميشود كه هيچيك از سپردههاي بانكي چنين ويژگيهايي ندارند.
در يك ديد كلي شايد سپردههاي بانكي زير يك سال در مقايسه با بيمههاي عمر سود بيشتري داشته باشند اما در بلند مدت كفه ترازو به نفع بيمهگذاران عمر سنگينتر است. در دنيا نيز مدت سپردههاي بانكي به ندرت بيش از يك سال است و اكثر افراد به جاي سپردههاي بلندمدت بانكي اقدام به خريد بيمههاي عمر ميكنند.